اخیراً انتشار اظهارات فالح الفیاض، رئیس سازمان حشد الشعبی، در رسانههای داخلی و بینالمللی شائبههایی درباره تصمیم به انحلال یا ادغام این نهاد نظامی برانگیخته و در پارلمان عراق نیز لایحه ارائهشده تبدیل به موضوعی برای کشمکش سیاسی و حقوقی شده است. با این حال، بررسی دقیق لایحه فالح الفیاض نشان میدهد که نهتنها هدفی برای انحلال حشد وجود ندارد، بلکه این لایحه در جهت تقویت جایگاه قانونی و ساختاری این سازمان تدوین شده است.
حشد الشعبی، پیش از صدور فتوای جهاد کفایی توسط مرجعیت عالی شیعه، توسط شماری از فرماندهان سازمان بدر از جمله شهید ابومهدی المهندس و هادی العامری شکل گرفت. این نیروها در ابتدا با هدف پر کردن خلأهای امنیتی ناشی از فروپاشی تدریجی ارتش عراق در سال ۲۰۱۳ به فعالیت پرداختند. آن زمان، بحرانهای طایفهای میان شیعه، سنی و کردها در اوج بود و عملکرد دولت وقت، بهویژه در نحوه برخورد با مناطق سنینشین و مناطق نفتخیز اقلیم کردستان، به تنشهای داخلی دامن زد.
در این شرایط، مرزهای غربی عراق که از نظارت امنیتی کافی برخوردار نبودند، به دروازههای ورود گروههای تروریستی تبدیل شدند. برخی رهبران عشایر اهل سنت که در وضعیت تقابل با دولت نوری المالکی قرار داشتند، در اجلاسی با حمایت مالی یکی از تجار مشهور سنی و دو کشور قطر و ترکیه، از ابوبکر البغدادی حمایت کردند. این قبایل تصور میکردند که داعش بتواند نقش ناجی را برای آنها ایفا کند اما دیری نپایید که تعداد بسیاری از قبایل اهل سنت بیشترین آسیبها را از حضور داعش متحمل شدند و از این تصمیمشان اظهار ندامت کردند.
در چنین فضایی، حشد الشعبی با تأکید بر حفظ تمامیت ارضی و مقابله با تروریسم، مشروعیت سیاسی، مردمی و دینی پیدا کرد. فالح الفیاض، به توصیه ابومهدی المهندس، ریاست این سازمان را بر عهده گرفت و بهتدریج حشد به یکی از بازیگران اصلی امنیت ملی عراق تبدیل شد. با پایان جنگ علیه داعش، برخی از تحلیلگران بر این باور بودند که مأموریت حشد به پایان رسیده و چارهای جز انحلال وجود ندارد. اما ابومهدی المهندس با اتکا به ضعف ساختاری نهادهای رسمی و دولتی، حشد را نهادی مردمی و مکمل دستگاههای امنیتی معرفی کرد و از ورود آن به عرصه سیاست هشدار داده بود.
در سالهای بعد، فشارهای ایالات متحده آمریکا در دوره بایدن و دولت پیشین و کنونی ترامپ بر ساختار حشد افزایش یافت. ترور هدفمند فرماندهان مقاومت توسط آمریکا و اسرائیل، از جمله شهیدان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، پیام روشنی برای دولتهای عراق بود تا حد و مرز حشد الشعبی را تعیین کنند. به همین خاطر در چند ماه گذشته چندین پیام به دولت السودانی رسید مبنی بر اینکه برخی فرماندهان مقاومت در فهرست ترورهای آتی اسرائیل قرار دارند و در صورت تداوم حمایت عراق از محور مقاومت، این کشور نیز به فهرست اهداف امنیتی اسرائیل اضافه خواهد شد.
در پاسخ به این تهدیدات، رهبران مقاومت نظیر هادی العامری، قیس الخزعلی، السودانی و فالح الفیاض، طرحی برای حفظ و تقویت ساختار حشد تدوین کردند. لایحه جدیدی که با نظارت مستقیم السودانی و الفیاض آماده و به پارلمان ارائه شده، در جهت قانونیسازی و انسجامبخشی به فعالیتهای حشد الشعبی است.
برخلاف برداشت رسانهها، این لایحه نهتنها محدودکننده نیست، بلکه جایگاه حشد را به عنوان یک نیروی رسمی زیر نظر فرمانده کل قوا تثبیت میکند. بر اساس مفاد این لایحه، اعضای حشد مجاز به فعالیت سیاسی یا عضویت در احزاب نیستند؛ نگهداری سلاح خارج از چارچوب دولت ممنوع است و مأموریت سازمان شامل دفاع از تمامیت ارضی، مقابله با تروریسم، تأسیس آکادمیهای نظامی، تجهیز به سلاحهای مدرن و ایفای نقش مشورتی در موضوعات امنیت ملی خواهد بود.
در حال حاضر، دولت عراق در حال رایزنی با احزاب سنی و کردی برای تصویب سریع این قانون است. هدف از این تلاشها، نهادینهسازی حشد در کنار ارتش، سازمان مبارزه با تروریسم، پیشمرگه، دستگاه امنیت ملی و دستگاه اطلاعات عراق به عنوان یکی از ارکان دفاعی کشور است. به نظر میرسد حشد الشعبی نهتنها از فضای تضعیف فاصله گرفته، بلکه در آستانه ورود به مرحلهای جدید از تثبیت قانونی، حرفهایسازی و تقویت نقش امنیتی خود در عراق قرار دارد.
🔁درباره مسائل عراق بیشتر بخوانید:
قانون عفو عمومی؛ بستری برای رقابتهای انتخاباتی در پارلمان عراق
0 دیدگاه