مقدمه
روسایجمهور روسیه و ایران، ولادیمیر پوتین و مسعود پزشکیان، پس از مذاکرات در مسکو، در 17 ژانویه 2025، توافقنامه مشارکت جامع راهبردی دوجانبه را که شامل یک مقدمه و 47 ماده است امضا کردند. این سند قرار است جایگزین موافقتنامه فعلی مبانی روابط و اصول همکاری بین روسیه و ایران شود که در سال 2001 به امضا رسید و همه زمینههای همکاری دوجانبه از جمله دفاعی، مبارزه با تروریسم، انرژی، مالی، حمل و نقل، صنعت، کشاورزی، فرهنگ، علم و فناوری را در بر میگیرد که بایستی به تصویب مجلس ایران برسد. این توافقنامه روابط دو کشور را به مدت 20 سال تعیین میکند. یک سوم از این سند به مسائل همکاریهای نظامی-فنی دوجانبه (از تبادل هیئتهای نظامی، بازدید کشتیهای جنگی از بنادر یکدیگر و آموزش پرسنل نظامی تا تمرینهای نظامی مشترک و همکاری در مقابله با تهدیدات مشترک) و امنیت بینالمللی (همکاری در زمینه کنترل تسلیحات و عدم اشاعه و تعامل در زمینه امنیت اطلاعات بینالمللی) اختصاص دارد. در یک بند جداگانه (ماده 12)، مسکو و تهران تصریح کردند که آنها به «تقویت صلح و امنیت در منطقه خزر، آسیای مرکزی، ماوراء قفقاز و خاورمیانه» کمک کنند و برای جلوگیری از مداخله در این مناطق و حضور بی ثباتکننده کشورهای ثالث در آنجا همکاری خواهند کرد. با این وجود به گفته مقامات دو کشور، توافق با مسکو به منظور ایجاد یک اتحاد نظامی نیست. مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران پس از انعقاد توافقنامه تاکید کرد که روسیه برای ایران بسیار مهم است و اطمینان داد که این سند بر اساس منافع تهران و مسکو تنظیم شده است و میتواند مسیر لازم را برای همکاریهای بیشتر دو کشور آماده کند. بدین ترتیب این پرسش مطرح است که انعقاد چنین قراردادی چند روز قبل از تحلیف دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده چه معنایی میتواند برای تهران و مسکو به لحاظ ژئوپولیتیکی، اقتصادی و راهبردی داشته باشد؟
برخلاف معاهده مشارکت راهبردی جامع بین روسیه و کره شمالی که در سال 2024 منعقد شد، توافق با ایران حاوی بندی نیست که «اگر یکی از طرفین مورد حمله مسلحانه یک کشور یا چند کشور قرار گیرد و در نتیجه خود را در وضعیت جنگی ببیند، آنگاه طرف مقابل فوراً کمکهای نظامی و غیره را ارائه خواهد کرد.» در ماده 3، مسکو و تهران مکانیسم کاری متفاوتی را تعیین کردند: اگر یکی از طرفین «در معرض تجاوز باشد»، طرف دیگر «نباید هیچ گونه کمک نظامی یا دیگر کمکی به متجاوز که به ادامه تجاوز کمک میکند ارائه کند». به گفته عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، این توافق شامل همکاری در حوزه امنیتی و دفاعی است، اما هدف ایجاد اتحاد نظامی را دنبال نمیکند.
یکی دیگر از بندهای کلیدی این پیمان مربوط به تمامیت ارضی است که به دلیل ادعاهای مستمر امارات متحده عربی بر جزایر سه گانه خلیج فارس که ایران از سال 1971 تحت کنترل آن است، برای ایران اهمیت ویژهای دارد. با این وجود، این بند شامل به رسمیت شناختن کریمه که روسیه در سال 2014 از اوکراین تصرف کرد، یا سایر مناطق مورد مناقشه را شامل نمیشود.
در سال 2024، روسیه دو توافقنامه بین دولتی در حوزه امنیتی را امضا کرد: اول، توافقنامه مشارکت راهبردی جامع با کره شمالی (که در 19 ژوئن در جریان سفر پوتین به پیونگ یانگ امضا شد، در 4 دسامبر لازم الاجرا شد)، که فرض میکند در صورت حمله به آن، یک طرف به طرف دیگر کمک نظامی خواهد کرد. دوم، توافقنامهای با بلاروس در مورد تضمینهای امنیتی در داخل کشور (امضا شده در 6 دسامبر)، که فرض میکند در صورت تهدید، طرفین قادر خواهند بود از تمام نیروهای مستقر در بلاروس از جمله سلاحهای هستهای تاکتیکی استفاده کنند. اگرچه کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه معتقد است توافق روسیه و ایران ماهیت دیگری دارد و بیان داشت استقلال و امنیت کشور ما و همچنین خوداتکایی از اهمیت فوق العادهای برخوردار است. در واقع به این نکته اشاره کرد که ایران علاقهای به پیوستن به هیچ بلوکی ندارد.
برخی از منتقدان بر این باورند که ایران قبل از انعقاد توافق 25 ساله با چین و مذاکره برای تمدید قرارداد 20 ساله با روسیه، به صورت متوازن با این دو کشور همکاری میکرد و منطقی بود که اگر به قراردادی نیاز بود، باید برای مدت کوتاه دو یا سه سال منعقد میشد. آنها استدلال می کنند شرایط منطقهای و بینالمللی برای ایران و روسیه کمی سخت شده است و عواملی مانند بحران سوریه و سقوط دولت بشار اسد، بحران اوکراین، فشار تحریمهای اقتصادی و تسلیحاتی و موضوع توافق هستهای، ایران و روسیه را به ریسک انعقاد همکاریهای بلندمدت دوجانبه سوق داده است. بنابراین تهران و مسکو با آگاهی از این موضوع که روی کار آمدن ترامپ میتواند فشار بیشتری را به خصوص برای ایران به همراه داشته باشد در این بازه زمانی این سند را امضا کردهاند. واکنش منفی آمریکا پیش از این در سند همکاری 25 ساله ایران و چین مثال خوبی برای این مساله است. از آنجایی که آمریکا اساساً به دنبال انزوای سیاسی و اقتصادی ایران است، هرگونه همکاری ایران با هر کشوری ناقض این سیاست در واشنگتن است. کاخ سفید در چند سال گذشته با در پیش گرفتن سیاست «فشار حداکثری» به دنبال تضعیف اقتصاد ایران بوده است و به همین دلیل، هر روزنهای برای خروج از این وضعیت، سیاست ایالات متحده را تضعیف میکند. اعمال تحریمهای آمریکا بر صادرات نفت ایران و برنامه آمریکا برای تمدید و افزایش تحریمها از جمله در حوزه تسلیحاتی، انگیزه ایران برای نزدیکی به مسکو را تقویت کرده و ایران از این طریق سعی کرده است با برخی تاکتیکها به فشارهای واشنگتن پاسخ دهد. درواقع به نظر میرسد ایران به دنبال ایجاد یک ائتلاف علیه فشار سیاسی و اقتصادی واشنگتن است. در همین راستا، کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه از چین و روسیه خواست با ایران باشگاه ضد تحریمی تشکیل دهند تا در برابر فشارهای واشنگتن مقاومت کنند و گفت زمان ایجاد ائتلافی از کشورهای تحت تأثیر تحریمها فرا رسیده است و کشورهای قدرتمند بسیاری (روسیه، چین و ایران) با اقتصادهای توسعه یافته در میان اعضای آن وجود خواهند داشت. علاوه بر این، مطابق این توافقنامه هر دو کشور متعهد به مخالفت با تحریمهای غیرقانونی فراسرزمینی، از جمله تحریمهای ثانویه ایالات متحده، و حمایت از یکدیگر در مجامع بینالمللی خواهند بود. بااینحال، با توجه به عضویت روسیه در شورای امنیت و مواضع این کشور در قبال رژیم منع اشاعه هستهای، در صورت بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، این بند ممکن است با چالشهایی مواجه شود. این ممکن است در صورتی رخ دهد که کشورهای اروپایی مکانیسم ماشه را برای اعمال مجدد تحریمها قبل از اکتبر سال جاری یعنی زمان انقضای این مکانیسم، فعال کنند.
مهمترین موضوعاتی که به نظر میرسد ایران و روسیه در این توافقنامه به دنبال آن هستند عبارتند از:
روسیه یکی از کشورهایی است که با درخواست آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران مخالف است. مقامات دولت ایالات متحده تلاش کردهاند کشورهای دیگر را برای اعمال تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران متقاعد کنند، اما تاکنون موفق نشدند. اگرچه با روی کار آمدن ترامپ شرایط کمی تغییر خواهد کرد و با توافق احتمالی پوتین و ترامپ در خصوص بحران اوکراین، مسکو ممکن است در خصوص بعد نظامی این توافقنامه کمی احتیاط کند. همانطور که مقامات دو کشور بیان داشتند هدف این توافقنامه ایجاد اتحاد نظامی نیست؛ با این وجود ایران علاقهمند به خرید تسلیحات جدید از روسیه برای افزایش توان دفاعی خود است. فروش تسلیحات روسی به ایران میتواند برای روسیه صرفه اقتصادی داشته باشد. در مقابل روسیه نیز علاقه مند به خرید برخی تسلیحات و مهمات ایرانی است. باید دید پس از لازمالاجرا شدن سند 20 ساله روسیه چه تسلیحاتی به ایران ارائه خواهد کرد.
یکی از محورهای این توافق توسعه روابط تجاری و اقتصادی است. به گفته مقامات این توافق فصل جدیدی را در روابط دو کشور به ویژه در اقتصاد و تجارت باز خواهد کرد. این سند بر اساس منافع دوطرف تنظیم شده است و به همکاری بیشتر کمک خواهد کرد. ایران و روسیه مصمم به رفع موانعی هستند که هنوز در همکاری تجاری و اقتصادی آنها وجود دارد. توسعه کریدور بینالمللی شمال-جنوب فرصت های جدیدی را برای همکاری حمل و نقل باز میکند. سطح تعاملات تجاری و اقتصادی هنوز با تواناییهای دو کشور مطابقت ندارد. هدف از توافق منعقده دقیقاً ایجاد شرایط اساسی برای توسعه روابط تجاری و اقتصادی است. شایان ذکر است در 9 ماهه نخست سال 2024، گردش تجاری بین دو کشور با 15.5 درصد افزایش به 3.77 میلیارد دلار رسیده است، در حالی که سهم ارزهای ملی در تسویههای متقابل روسیه و ایران از 96 درصد فراتر رفته است. به گفته ولادیمیر پوتین، در سال 2024، سهم معاملات به روبل روسیه و ریال ایران از 95 درصد کل معاملات تجاری دوجانبه فراتر رفت. همچنین اجرایی شدن توافقنامه تجارت آزاد تمام عیار بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، بدون شک افزایش روابط تجاری روسیه و ایران را ممکن میسازد. به زودی کالاها در طول کریدور حمل و نقل شمال-جنوب ارسال میشود و مدت زمان تحویل از 45 روز به 10 روز کاهش خواهد یافت. روسیه از طریق ایران به خلیج فارس و اقیانوس هند، شرکای تجاری در خاورمیانه و جنوب آسیا دسترسی خواهد داشت. به عنوان بخشی از این کار، روسیه برای ساخت راهآهن رشت-آستارا در ایران بودجهای اختصاص داده و یک خط اعتباری ۵ میلیاردی را فعال کرده است. این بخش قسمتهای زمینی کریدور را به هم متصل میکند.
انرژی مهمترین موضوع در روابط دوجانبه است. روسیه فعالانه در توسعه انرژی هستهای در ایران مشارکت دارد. واحدهای دوم و سوم نیروگاه اتمی بوشهر در جنوب ایران هم اکنون در حال ساخت هستند. الکسی لیخاچف، مدیر کل شرکت دولتی انرژی اتمی روساتم مطرح کرد بلوک بوشهر-1 که از سال 2013 آغاز به کار کرده است، پروژهای منحصر به فرد در تاریخ جهان است. آلمانیها ساخت آن را در دهه 1970 آغاز کردند. بعد از انقلاب ایران آن را رها کردند و روسیه روند تکمیل آن را در پیش گرفت. ساخت دو واحد جدید نیروگاه اتمی بوشهر سهم بسزایی در تقویت امنیت انرژی ایران خواهد داشت. مسکو و تهران در مورد امکان ساخت نیروگاههای هستهای جدید در ایران گفتگو میکنند.
همچنین در ژوئن سال گذشته تفاهمنامهای بین گازپروم و شرکت ملی گاز ایران برای انتقال گاز روسیه به ایران امضا شد. سرگئی تسیویلف وزیر انرژی روسیه، بیان داشت «مرحله اول، عرضه حجم کمی از طریق آذربایجان، کمی بیش از دو میلیارد متر مکعب است. مسکو همچنین قراردادی را امضا کرده که پس از انجام این مرحله، باید در اسرع وقت عرضه 55 میلیارد متر مکعب گاز به ایران را آغاز کند. در این سند همچنین انتقال فناوریهای نوین در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر پیشبینی شده است.
اگرچه مقامات ایران و روسیه ارتباط میان زمان انعقاد توافقنامه راهبردی جامع 20 ساله و روی کار آمدن ترامپ را رد کردند، اما به نظر میرسد دو کشور با آگاهی از این موضوع به دنبال تثبیت روابط خود در برابر سیاستهای تقابلی ایالات متحده در آینده هستند. در واقع، سفر پزشکیان و امضای پیمان همکاری راهبردی، به ویژه در آستانه بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، به عنوان اقدامی برای اعتمادسازی در قبال روسیه عمل میکند. از یکسو، هدف از این اقدام این است که به مسکو و پوتین اطمینان دهد که ایران حتی در صورت تنشزدایی با غرب و ایالات متحده، روابط خود با این کشور را رها نخواهد کرد. از سویدیگر، زمانبندی این توافق منعکسکننده تغییرات ژئوپولیتیک گستردهتر است، زیرا هر دو کشور به دنبال تقویت مواضع خود در نظم بینالمللی در حال تحول هستند. مدت 20 سال قرارداد راهبردی نشاندهنده تعهد بلندمدت به همکاری دوجانبه است که فراتر از ملاحظات تاکتیکی فوری است. این توافق در بحبوحه پویاییهای پیچیده منطقهای، از جمله شرایط کنونی در سوریه و غزه، جایی که روسیه و ایران منافع راهبردی قابل توجهی دارند، پدیدار میشود. این ابتکار دیپلماتیک یک تحول قابل توجه در روابط راهبردی اوراسیا است که احتمالاً بر پویایی قدرت منطقهای از مدیترانه تا آسیای مرکزی تأثیر میگذارد. اینکه بتوان با قاطعیت گفت توافقنامه امضا شده روابط بین مسکو و تهران را به سطح جدیدی خواهد برد یا خیر هنوز زود است و نیاز به گذر زمان است. اما میتوان بیان داشت اتحاد نظامی بین روسیه و ایران وجود نخواهد داشت و مسکو و تهران هنوز تاحدودی به یکدیگر بی اعتماد هستند. نه مسکو و نه تهران نمیخواهند در ماجراجوییهای نظامی یکدیگر شرکت کنند، بنابراین همه چیز در حوزه نظامی و امنیتی همانطور که بود باقی میماند. اما در حوزه اقتصادی و همکاریهای دوجانبه به نظر میرسد این توافقنامه میتواند چشمانداز جدیدی از گسترش در روابط دو کشور ایجاد کند.
0 دیدگاه