اسرائیل ترجیح می‌دهد استراتژی «جنگ میان جنگ‌ها» را از طریق مجموعه‌ای از حملات هوایی یا عملیات مخفی موساد اجرا کند تا اهداف هسته‌ای و موشکی ایران را بدون آنکه وارد جنگی تمام‌عیار شود، به تأخیر بیندازد یا مختل کند.


ارزیابی مقامات آمریکایی این است که علی‌رغم حملات اخیر به تأسیسات هسته‌ای‌ ایران، این کشور علاقه‌مند به ازسرگیری مذاکرات برای دستیابی به یک توافق جدید است. علاقه‌ای که عمدتاً ناشی از فشارهای شدید اقتصادی و تمایل به لغو تحریم‌های فلج‌کننده غرب است. سیاست آمریکا آن است که از غنی‌سازی مجدد اورانیوم توسط ایران جلوگیری کرده و ذخایر اورانیوم غنی‌شده آن را در قالب یک توافق سیاسی از ایران خارج کند.
 
با این حال، مقامات ایرانی حتی پس از آخرین حمله به زیرساخت‌های هسته‌ای‌شان نیز بر غنی‌سازی در داخل ایران تأکید دارند. آنان نگران‌اند که هرگونه امتیازدادن در این مرحله به‌مثابه نشانه‌ای از ضعف تلقی شده و آمریکا و اسرائیل را به طرح خواسته‌های بیشتری همچون محدودیت در برنامه موشک‌های بالستیک تشویق کند.
 
بازگشت دوباره ترامپ به کاخ سفید، توازن منطقه‌ای را به‌طور چشمگیری تغییر داده است. تا همین اواخر، ایران در زمینه برنامه‌های هسته‌ای و موشکی خود تقریباً بدون مزاحمت عمل می‌کرد. اما امروز ایران در شرایط سختی قرار دارد. قواعد بازی تغییر کرده و به‌زودی باز هم دگرگون خواهند شد.
 
در نهم ژوئیه، وزیر دفاع اسرائیل، در مراسم فارغ‌التحصیلی دانشکده امنیت ملی اعلام کرد: «چالش ما روشن است: باید مطمئن شویم که ایران دیگر توانایی تهدید شهروندان ما را نداشته باشد. ما باید برنامه‌ای اجرایی تدوین کنیم تا مانع بازسازی ظرفیت‌هایی شویم که ایران پیش از عملیات در اختیار داشت.»
 
نقشه‌راه ایران چیست؟
 
نبرد ۱۲روزه تنها نخستین دور از یک رویارویی گسترده‌تر بوده است. این جنگ غرور ملی ایران را به‌شدت جریحه‌دار کرده و عطش انتقام را برانگیخته است. ایران هم‌اکنون در حال بازسازی شبکه پدافند هوایی خود است که در جریان حملات نیروی هوایی اسرائیل آسیب دید. تهران فورا تلاش‌های دیپلماتیک با چندین کشور را برای تسریع این روند آغاز کرده است. گام بعدی ایران، احتمالاً ازسرگیری تولید موشک‌های بالستیک خواهد بود، و پس از آن در قالب توافقی جدید با ایالات متحده یا به‌صورت یک‌جانبه به غنی‌سازی اورانیوم بازخواهد گشت.
 
نقشه‌راه جدید ایران، ایجاب می‌کند که آمریکا و اسرائیل رویکرد خود را بازتنظیم کرده و سطح هماهنگی دوجانبه را افزایش دهند. این موضوع، محور اصلی دیدارهای نتانیاهو با مقامات آمریکایی در واشنگتن بوده است. سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا به‌دقت در حال رصد اقدامات ایران برای بازسازی هستند تا از هرگونه تلاشی برای خنثی‌سازی پیامدهای حملات اخیر جلوگیری کنند.
 
افزایش دوباره تنش‌ها کاملاً محتمل است، چرا که هم ایالات متحده و هم اسرائیل معتقدند هرگونه کاهش فشار نظامی یا سیاسی بر ایران، از سوی تهران به‌عنوان نشانه‌ای از ضعف تلقی خواهد شد. در همین راستا، ایالات متحده هفته گذشته تحریم‌های جدیدی علیه ایران اعمال کرد. اسرائیل نیز بر تداوم فشار نظامی برای ایجاد بازدارندگی پایدار تأکید دارد.
 
هدف آمریکا و اسرائیل چیست؟
 
هدف اصلی، جلوگیری از غنی‌سازی مجدد اورانیوم در تأسیسات مخفی است که تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیستند و البته توقف تولید موشک‌های بالستیک.
 
برآوردهای اسرائیلی نشان می‌دهد که تا زمانی که آیت‌الله خامنه‌ای در قدرت باشد نمی‌توان تقابل با ایران را با یک ضربه قاطع به پایان رساند. از این رو، اسرائیل ترجیح می‌دهد استراتژی «جنگ میان جنگ‌ها» را از طریق مجموعه‌ای از حملات هوایی یا عملیات مخفی موساد اجرا کند تا اهداف هسته‌ای و موشکی ایران را بدون آنکه وارد جنگی تمام‌عیار شود، به تأخیر بیندازد یا مختل کند. با این حال، این راهبرد خالی از خطر نیست. اعمال دکترین «چمن‌زنی» بر ایران می‌تواند به چرخه‌های متقابل از تشدید تنش منجر شود.
 
استراتژی جدید اسرائیل آن است که به‌طرز نظام‌مندی، توانایی ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای را در بلندمدت تحلیل برد. هدف اسرائیل این است که تهران را وادار سازد درباره امکان‌پذیری و هزینه‌های احیای برنامه هسته‌ای خود بازنگری کند.
 
از منظر ایران، پایان جنگ در حالی که انسجام سیاسی و اجتماعی حفظ شده، زیرساخت‌های حیاتی سالم باقی مانده‌، و اسرائیل نتوانسته اقدامات ایران را مهار یا سرکوب کند به معنای شکست نخوردن ایران است.
 
اسرائیل اگر می‌خواهد پیروز باشد باید دستاوردهای نظامی خود را به سیاستی شفاف و قاطع ترجمه کند. در غیر این صورت، ایران ممکن است خود را بازسازی کرده و بکوشد با همکاری چین و حتی روسیه معادلات جدیدی در منطقه پدید آورد.

منبع: مرکز مطالعات امنیت و امورخارجی اورشلیم

اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه