میلیاردر ۶۲ ساله، «اسکات بسنت»، از سوی دونالد ترامپ برای سکانداری وزارت خزانهداری ایالات متحده آمریکا معرفی شده است و این یادداشت کوتاه به بررسی ایدهها و برنامههای کلیدی وی اختصاص دارد. با نگاه به سوابق بسنت میتوان دریافت که وی تجربه حضور در پست حکومتی نداشته است و در مقابل، سابقهای قابل توجه در والاستریت دارد. بسنت در سمتهای گوناگون اجرایی بازارهای مالی، از جمله در شرکتهای جورج سوروس، سابقه فعالیت دارد و بنیانگذار یکی از بزرگترین صندوقهای پوشش ریسک در ایالات متحده آمریکاست.
برنامههای داخلی
بسنت مشاور اقتصادی ترامپ در جریان کمپین انتخاباتی وی بوده و در همان دوره، برنامه پیشنهادی خود را در قالب برنامهای سه بندی موسوم به ۳-۳-۳ ارائه نمود که از حیث نامگذاری یادآور برنامه سه پیکان شینزو آبه، نخست وزیر سابق ژاپن، برای خارج کردن اقتصاد ژاپن از رکود است. برنامه سه بندی «بسنت» عبارت است از:
۱-کاهش کسری بودجه به ۳ درصد تولید ناخالص داخلی تا سال ۲۰۲۸؛
۲- افزایش رشد اقتصادی به ۳ درصد از طریق مقرراتزدایی و سایر سیاستهای رشدمحور؛
۳-افزایش تولید انرژی ایالات متحده به مقدار ۳ میلیون معادل بشکه نفت.
گفتنی است بسنت علیرغم اینکه بخش اعظمی از مزایای دولتی مانند تامین اجتماعی و بیمه درمانی را عامل اصلی کسری میداند، کاهش سایر مخارج اختیاری دولت را هدفی واقعگرایانهتر دانسته است و از این رو، بعید است در خصوص مزایا رویکردی تهاجمی اتخاذ کند. همزمان، یکی از مهمترین برنامههای پیش روی «بسنت»، پیشبرد هدف تمدید تخفیفات مالیاتی ۲۰۱۷ (مصوب دولت پیشین ترامپ) خواهد بود.
ایدههای خارجی
بسنت همچون عمده چهرههای کابینه ترامپ، تهدید چین را بسیار جدی میپندارد و در یادداشتی در پاییز ۲۰۲۲، ماندگارترین دستاورد ترامپ را هشیار نمودن ایالات متحده و جهان درباره خطرات رو به رشد چینی تهاجمیتر از گذشته خوانده است. وی همچنین معتقد است که کشورهایی که از چتر حمایتی ایالات متحده در دفاع بهرهمند میشوند، باید در پاسخ اقدام به خرید اوراق بدهی بلندمدت ایالات متحده (۳۰ الی ۴۰ ساله) کنند و باصطلاح بابت چیزی که دریافت میکنند، پیشپرداخت بدهند.
بسنت، برخلاف جی.دی. ونس، از جمله اعضای کابینه ترامپ است که محوریت دلار در نظام مالی جهانی را امتیاز دانسته است و از ظرفیتی که تحریم و مداخله در تعاملات اقتصادی فراسرزمینی برای تاثیرگذاری و تنبیه در اختیار ایالات متحده قرار میدهد، استقبال میکند.
بسنت مدافع اعمال گام به گام و تدریجی اعمال تعرفه با هدف توسعه تولید ملی است. وی تعرفه را ابزار محبوب الکساندر همیلتون، اولین وزیر خزانهداری آمریکا، خوانده و بر تاریخ طولانی استفاده از آن به عنوان راهکار افزایش درآمد و حمایت از صنایع راهبردی تاکید نموده است. وی استدلال منتقدان تعرفه درباره اثر قیمتی آن را رد میکند و شاهد خود را عدم تاثیرگذاری تعرفههای دوره اول ریاست جمهوری ترامپ بر تورم میشمارد.
به زعم وی، دونالد ترامپ به این دو کاربرد مرسوم، کاربردی جدید اضافه نموده که عبارت است از تعرفه به مثابه ابزاری مذاکراتی با شرکای تجاری؛ چرا که ایالات متحده با واردات ۳.۱ تریلیون دلاری و به مثابه بزرگترین واردکننده جهان، در بازارهای جهانی قدرت تعیینکنندگی دارد و همین مسئله به آن کشور امکان تحمیل شرایط مطلوب خود به سایر کشورها را میدهد.
بسنت از ایده قشربندی سطح تعرفهها نیز به صورت پراکنده یاد کرده که براساس آن کشورها براساس همسویی با ارزشها و منافع ایالات متحده، در سه قشر تعرفهای سبز، زرد و قرمز قرار گیرند. در مورد مشخص چین، بسنت معتقد است ابزار تعرفه باید برای مجبور ساختن چین به تغییر مدل اقتصادی خود از الگوی کنونی –سرمایهگذاری و صادرات بیش از حد و مصرف از بیش ازاندازه کم- مورد استفاده قرار گیرد.
جمعبندی
اعلام خبر نامزدی بسنت برای وزارت خزانهداری، واکنشی مثبت در بازارهای ارز بالاخص در خصوص یورو و ین دریافت کرد. همین مسئله، نشان میدهد که بسنت دستکم از نظر متحدان غربی ایالات متحده گزینهای معقول به شمار میرود. در نهایت، انتخاب بسنت موجب امیدواری فعالان بازار رمزارز نیز خواهد بود و وی مانند شخص دونالد ترامپ، در زمره حامیان گسترش رمزارزها به شمار میرود. در واقع، در صورت تایید، بسنت اولین وزیر خزانهداری آمریکا خواهد بود که به طور آشکار حامی و موافق گسترش رمزارزها به شمار میرود.
0 دیدگاه