مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور کشورمان امروز در راس هیئتی بلند پایه عازم جمهوری آذربایجان شد و با رئیس‌جمهور این کشور دیدار کرد. برای این سفر برنامه‌های متعددی پیش‌بینی شد و امید می‌رود فصل جدیدی از روابط ‏میان تهران و باکو شکل بگیرد. این در حالی است که الهام علی‌اف چند روز پیش در پکن با شی جین‌پینگ رئیس‌‏جمهور چین «توافقنامه مشارکت جامع استراتژیک» امضاء کرد و از سوی دیگر قرار است بنیامین نتانیاهو بزودی به جمهوری آذربایجان سفر کند. ترافیک دیدارهای دیپلماتیک بلندپایه علی‌اف ‏سیگنال‌های منطقه‌ای مهمی را مخابره می‌کند که بی‌توجهی به آن ممکن است منجر به خطای راهبردی در تعامل با باکو ‏شود.

جهش سیاست خارجی جمهوری آذربایجان

شواهد متعدد نشان می‌دهد که سیاست خارجی جمهوری آذربایجان به زودی با یک جهش ‏ژئوپلی‌نومیکی (ژئوپلیتیک+ ژئواکونومیک) مواجه خواهد شد. پس از بازپس‌گیری هفت منطقه پیرامونی قره‌باغ در سپتامبر ‌‏۲۰۲۰ سیاست منطقه‌ای باکو با نوعی دگردیسی مواجه شده است. حل و فصل بحران قره‌باغ به معنای پایان ‏تنش‌های ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی نبوده و کانون بحران اکنون به باریکه جنوبی ارمنستان (استان سیونیک) منتقل ‏شده است.

در حال حاضر راه اندازی دالان مغری (دالان مغری ۴۴ کیلومتر از کریدور زنگزور را تشکیل می‌دهد) مهم‌ترین ‏اولویت سیاست خارجی جمهوری آذبایجان را تشکیل می‌دهد. ترکیه نیز به عنوان یکی از مهم‌ترین ذی‌نفعان دالان ‏مغری همراستا با سیاست‌های باکو پیش رفته است. این در حالی است که تحولات اخیر غرب آسیا از جمله فروپاشی ‏حکومت بشار اسد و همچنین درگیری روسیه در اوکراین، جسارت باکو و آنکارا را برای پیگیری انگیزه‌های ژئوپلیتیکی در ‏قفقاز جنوبی افزایش داده است.‏

اهمیت راهبردی سفر

با عنایت به شرایط مذکور، سفر مسعود پزشکیان به باکو حائز اهمیت راهبردی برای کشور است. میزان همراهی سایر ‏بازیگران از جمله چین، روسیه، ترکیه، رژیم صهیونیستی،کشورهای ترک آسیای مرکزی و حتی خود جمهوری ارمنستان ‏با دالان مغری نشان می‌دهد که این مسیر دیر یا زود راه‌اندازی خواهد شد. مسئله کنونی که ایران با آن مواجه است الگوی ‏راه‌اندازی و نحوه کنترل دالان است که موضوعاتی فراتر از تفاهمات دوجانبه را به بازیگران اطراف دالان تحمیل خواهد ‏کرد. لذا هرچند تفاهمات دوجانبه در سفر رئیس‌جمهور اهمیت دارد اما آنچه که به نظم منطقه‌ای قفقاز جنوبی در ‏سال‌های آتی شکل خواهد داد کریدور زنگزور است.‏

راهکاری موازنه‌بخش

به رغم تلاش ارزنده برای تاسیس راه‌گذر ارس، این مسیر نمی‌تواند راه‌کاری موازنه‌بخش و موثر برای ایران ‏باشد. به علاوه بیان سیاست‌های اعلامی توسط رئیس‌جمهور و حتی دریافت تضمین‌های حقوقی در قالب ‏توافقنامه‌ها واقعیت موجود بر روی زمین را شکل نخواهد داد. روندهای موجود بیانگر تغییر نظم منطقه‌ای در قفقاز است. ‏بنابراین سوار شدن بر جریان این روندها و بهره‌برداری از آن‌ها در راستای منافع ملی کشور ضرورتی انکارناپذیر برای ‏تهران است که به تنهایی در تعامل با جمهوری آذربایجان محقق نخواهد شد.

اگرچه جمهوری آذربایجان به لحاظ ‏ظرفیت‌های اقتصادی برترین کشور قفقاز جنوبی است اما این ظرفیت‌ها به همان اندازه که می‌تواند در چارچوب سیاست ‏همسایگی مورد بهره‌برداری قرار گیرد ممکن است منجر به حذف ایران از معادلات کریدوری منطقه نیز شود. به ‏بیان رئالیست‌ها اختلاف در کسب منافع نسبی منجر به برهم خوردن موزانه قدرت در بلندمدت خواهد شد. از این رو ‏همزمان، تعمیق روابط با جمهوری ارمنستان می‌تواند به بازسازی ناموازنه قدرت در قفقاز جنوبی کمک کند. ‏چه بسا ضروری بود که رئیس‌جمهور ابتدا به جمهوری ارمنستان سفر نموده و سپس به باکو می‌رفت.‏

جمع‌بندی

جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از قدرت‌های اثرگذار در قفقاز جنوبی نقش پررنگی در برقراری موازنه در منطقه ‏دارد. اسرائیل با افزایش نفوذ در جمهوری آذربایجان تلاش دارد در چارچوب راهبرد «خاکریز متقابل» بازیگران هم مرز با ‏ایران را وارد معادلات امنیتی نماید. از این جهت پیشنهاد می‌شود که پس از پایان سفر جاری، در فاصله ‏اندکی امکان سفر رئیس‌جمهور به ایروان نیز فراهم شود. همچنین پیشنهاد می‌شود بیانیه‌ای شبیه به «بیانیه شوشا» که میان ‏جمهوری آذربایجان و ترکیه در سال ۲۰۲۱ امضاء شده میان تهران و ایروان نیز امضا شود.‏

‏ سخن پایانی این که راه‌اندازی دالان مغری به سبک و سیاق مدنظر ترکیه و جمهوری آذربایجان به عامیلت ‏همه‌جانبه باکو در قفقاز جنوبی منجر خواهد شد. لذا تمامی تفاهمات و برنامه‌های مشترک میان ایران و جمهوری ‏آذربایجان باید از این چشم‌انداز دیده شود.


احسان فلاحی


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه