هدف حماس از مذاکره، رسیدن به اهداف مشخص با خط قرمزهای مشخص است. لذا میانجیگران لزوما برای حماس موضوعیت ندارند و از هر میانجی متناسب با مزیتها استفاده میکند. اما انتخاب آمریکا بر پایه یک نگرش مشخص استوار است: «آمریکا تصمیمگیر اصلی است!»
تلاش حماس برای برقراری ارتباط مستقیم با آمریکا و حتی امضای توافق جداگانه، احتمالا برای جامعه سیاسی داخلی ایران عجیب و هشدار برانگیز به نظر برسد. اما چرا حماس به چنین اقدامی دست زد؟ اقدامی که ماهیت آن با مذاکرات عراقچی-ویتکاف تفاوت دارد.
دومین مذاکرات مستقیم میان حماس و آمریکا به توافقی برای آزادی عیدان الکساندر تنها اسرائیلی- آمریکایی زنده در اسارت حماس در مقابل اجازه ورود کالا به نوار غزه منجر شد. الکساندر همواره جزو برنامههای رسانهای و جنگ روانی حماس بوده است. اما توجه حماس به این اسیر پس از مذاکرات اول حماس و آمریکا پس از پایان آتشبس مرحله اول که آن هم بدون اطلاع تلآویو صورت گرفت بیشتر شد و در طرحهای پیشنهادی میانجیها و بیانیههای رسمی حماس به او اشاره میشد.
در مقابل، نتانیاهو بارها تفکیک الکساندر از دیگر اسرا را ایدهای خطرناک نامیده و از آن نگران بود. نگرانیای که مشخص شد بیراه نبوده است! در 23 فروردین حماس کلیپی پخش کرد که نشان میداد السکاندر زنده است و او تکرار میکرد که گمان نمیکند زنده از اسارت نجات پیدا کند. این کلیپ موجب شد نتانیاهو برخلاف رویهاش در برخورد با خانواده اسرا، سعی کند با تماس با خانواده الکساندر فضا را آرام کند.
باور به گزاره «آمریکا تصمیم گیر اصلی است»
هدف حماس از مذاکره، رسیدن به اهداف مشخص با خط قرمزهای مشخص است. لذا میانجیگران لزوما برای حماس موضوعیت ندارند و از هر میانجی متناسب با مزیتها استفاده میکند. اما انتخاب آمریکا بر پایه یک نگرش مشخص استوار است که بارها از سوی رهبران حماس هم تکرار شده است: «آمریکا تصمیم گیر اصلی است!» رهبران حماس معتقدند در بسیاری از موارد شکست مذاکرات و عدم آتشبس ناشی از عدم اراده واقعی آمریکا بود. به طور مثال به باور حمدان و نعیم آتشبس اخیر نتیجه اراده آمریکاییها بود. یا پس حمله اسرائیل به رفح برخلاف موضعگیریهای فراوان بایدن، رهبران حماس تاکید کردند که آمریکاییها اگر صداقت داشتند هیچگاه این حمله مهم رخ نمیداد. بر اساس همین باور، جهاد طه سخنگوی حماس با بیان این که هدف از آزادی عیدان الکساندر توقف جنگ علیه غزه و ورود کمکها و آغاز مذاکرات برای یک توافق فراگیر است میگوید: از طرف آمریکایی میخواهیم اسرائیل را تحت فشار قرار دهد و آن را ملزم به پایبندی به توافق آتشبس کند.
استفاده از نقطه حساسیت تیم آمریکایی
دلیل دوم مذاکره حماس با آمریکا پی بردن به اهمیت الکساندر برای تیم ترامپ بود. کانال 12 عبری 4 روز پیش از آزادی این اسیر در یادداشتی نوشته بود: «در جریان مذاکرات اخیر، حماس متوجه شد که آمریکا عمیقاً به آزادی اسیر عیدان الکساندر علاقهمند است. بنابراین، بعید نیست حماس تلاش کند تا آزادی او را به عنوان وسیلهای برای اعمال فشار بر طرف اسرائیلی پیشنهاد دهد.» حماس با درک این حساسیت اقدامات رسانهای را هم طرحریزی کرد. به طور مثال ابوعبیده در پیامی تگرامی نوشت: «ما توانستیم پیکر یک شهید مأمور تأمین امنیت اسیر الکساندر را بیرون بکشیم و سرنوشت اسیر و دیگر مجاهدان نگهبان همچنان نامشخص است!»
استفاده از اختلاف تاکتیکی میان نتانیاهو و ترامپ
سومین مسئله بهرهگیری از وجود اختلافات میان نتانیاهو و ترامپ در مسائل مختلف علیرغم داشتن راهبرد و هدف کلان مشترک است. ترامپ با ناکامی در پروندههای مختلف به دنبال به سرانجام رساندن هرچه زودتر پرونده غزه به عنوان یکی از جدیترین شعارهای انتخاباتی است. توافق حماس با آمریکا درست پس از آتشبس نانوشته میان کاخ سفید و صنعا و تلاش ارتش اسرائیل برای آغاز مجدد جنگ گسترده، نشان میدهد که نیروهای مقاومت سعی دارند از اختلافات رسانهای شده میان تلآویو و کاخ سفید برای ورود کالا به نوار غزه تمام بهره را ببرند.
آینده توافق و جنگ
طولانی شدن جنگ، پیشبینیپذیری آینده و سرانجام آن را با سختی روبرو ساخته و در عین حال سناریو مطلوب هر بازیگر را شفافتر کرده است. اقدام حماس در آزادی الکساندر نمیتواند تغییری جدی رد روند مذاکرات و آتشبس ایجاد کند اما میتواند تصمیم یکی از مهمترین تصمیمگیران یعنی ترامپ را برای تحقق سناریوی مطلوب خود متاثر سازد. اکنون حماس به دنبال ایجاد شرایطی برای بازگشت نتانیاهو به میز مذاکره است.
در ماههای پیش رو بازیگری موفقتر خواهد بود که بتواند ضمن ایستادگی بر سناریو مطلوب خود، در محاسبه بازیگر مقابل در ممکن بودن دستیابی به اهدافش اخلال ایجاد کند.
0 دیدگاه