چین، روسیه و اتحادیه اروپا به صورت مشترک به دنبال نقشآفرینی در مذاکرات، حفظ ثبات در منطقه و جلوگیری از هستهای شدن ایران هستند، زیرا این امر میتواند رقابت تسلیحاتی را در آسیا تشدید کند.
مقدمه
اتحادیه اروپا، روسیه و چین از جمله بازیگران کلیدی در پرونده هستهای ایران به شمار میروند که هرچند در مذاکرات فعلی میان آمریکا و ایران نقش آنها کمتر به چشم میخورد، اما تمایل دارند که در این زمینه تأثیرگذار باشند. مذاکرات ایران و آمریکا میتواند تأثیرات مهمی بر معادلات جهانی بگذارد و به همین جهت شناخت منافع، خطوط قرمز و دیدگاههای این کشورها در مذاکرات هستهای اهمیت بسیاری دارد.
چین
یکی از ارکان تبادلات اقتصادی چین مخصوصا در حوزه تأمین منابع انرژی منطقه غرب آسیا است. به همین جهت، حفظ صلح و ثبات در این منطقه و مخصوصا ایران برای چین از اهمیت بالایی برخوردار است. هرچند چین توافق جامع ایران با غرب را مطابق با منافع خود نمیداند، زیرا این امر میتواند به نزدیکی ایران به غرب و دوری از چین منجر شود، اما در عین حال موافق توافقهای محدودتر است. توافق محدود حتی میتواند منجر به بهبود و راحتی بیشتری در تبادلات اقتصادی با ایران شود و چین برای تبادل تجاری با ایران مجبور به هزینه دادن نمیشود.
همچنین، چین به مسئله غیرهستهای ماندن ایران توجه ویژهای دارد، زیرا خطر هستهای شدن ایران میتواند به افزایش مسابقه تسلیحاتی در میان کشورهای دیگر، بهویژه کره جنوبی و ژاپن، منجر شود. از این رو، یکی از منافع چین در مذاکرات هستهای، تضمین عدم دستیابی ایران به سلاحهای هستهای است. بهطور کلی، چین به دنبال غیرهستهای ماندن ایران، کاهش تنشها برای حفظ ثبات در منطقه و افزایش تبادلات تجاری و در عین حال تلاش برای حفظ فاصلهای میان ایران با غرب است.
روسیه
نگاه و منافع روسیه نیز شباهت زیادی به چین دارد. در سالهای اخیر، حجم تبادلات تجاری-سیاسی-نظامی روسیه با ایران به طور بیسابقهای افزایش یافته است. روسیه نیز یک توافق جامع میان ایران با غرب را تهدیدی برای روابط و منافع خود میداند که میتواند به کاهش روابط اقتصادی-سیاسی-نظامی میان دو کشور منجر شود و رقابت در عرصه فروش منابع نفت و گاز را تشدید کند. همچنین، خروج ایران از تحریمها وضعیت روسیه را برای دور زدن تحریمها دشوارتر میکند. از طرف دیگر، تشدید تنشها و هستهای شدن ایران نیز با منافع روسیه در تضاد است. بنابراین، شرایط مطلوب برای روسیه شامل غیرهستهای ماندن ایران و کاهش تنشها از طریق یک توافق محدود است که ترجیحاً بهتر است از طریق واسطهگری و نقشآفرینی خود به هدف بهبود روابط با ترامپ انجام شود.
اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا یکی از بازیگران مهم در پرونده هستهای ایران بوده است. اروپا امروزه با توجه به شکستهای دیپلماتیک متعدد در اوکراین و غرب آسیا و تنشهای فزاینده با آمریکا، در حال بازنگری نقش خود در عرصه بینالملل است. مسئله ایران ارتباط نزدیکی با موضوعات آمریکا و جنگ اوکراین دارد و بنابراین یکی از اولویتهای سیاست خارجی اتحادیه اروپا محسوب میشود. مطلوبترین وضعیت برای اروپاییها حصول توافق جامعی است که نه تنها تضمین کند ایران غیرهستهای باقی بماند بلکه نفوذ ایران در منطقه را محدود کرده، بازارهای ایران را به روی محصولات اروپایی باز کند و روابط با روسیه و چین را کاهش دهد.
با این حال، از آنجایی که دستیابی به چنین توافقی دشوار به نظر میرسد و خطر تشدید تنشها افزایش یافته، اروپا به دنبال استفاده از مکانیسم ماشه برای دستاوردسازی در سیاست خارجی خود از طریق حضور در مذاکرات و تضمین غیرهستهای شدن ایران و کاهش تنشها است. همچنین موفقیت در یک توافق اولیه با ایران را فرصتی برای ایجاد تعاملات بیشتر به هدف محدودسازی بیشتر در موضوعاتی مانند حقوق بشر میبیند. بنابراین، اتحادیه اروپا پرونده هستهای ایران را فرصتی برای تقویت دستاوردهای دیپلماتیک خود و افزایش حضور در عرصه بینالملل و منطقه تلقی میکند.
جمعبندی
چین، روسیه و اتحادیه اروپا به صورت مشترک به دنبال نقشآفرینی در مذاکرات، حفظ ثبات در منطقه و جلوگیری از هستهای شدن ایران هستند، زیرا این امر میتواند رقابت تسلیحاتی را در آسیا تشدید کند. چین و روسیه نگران نزدیکی ایران به غرب و پیامدهای آن برای روابط خود با تهران هستند، در حالی که اتحادیه اروپا به دنبال تقویت نفوذ خود و کاهش تأثیرات روسیه و چین در ایران است. در نهایت، موفقیت یا شکست مذاکرات هستهای نه تنها بر امنیت منطقه تأثیر میگذارد، بلکه میتواند معادلات قدرت جهانی را نیز دستخوش تغییر کند.
0 دیدگاه