ده سال پس از توافق هستهای، موازنه قدرت تغییرات اساسی کرده است. ائتلافی که چالشها و فرصتهای توافق ۲۰۱۵ را ایجاد کرد دیگر وجود ندارد. اروپا با تهران در ارتباط است؛ تحریمهای هستهای چندجانبهای که تهران را پای میز مذاکره آورد از میان رفتهاند و بر نخواهند گشت و روابط تهران با مسکو و پکن به واسطه موضوع اوکراین و جنگ تجاری تغییر شکل داده است.
مذاکرات هستهای با ایران آغاز شده است و دونالد ترامپ فرصتی استثنایی دارد تا به توافقی برسد که جهان و منطقه را امنتر میکند؛ البته اگر تهران با آن موافقت کند. ما درباره توافق هستهای ایران در سال ۲۰۱۵ اختلافات عمیقی داشتیم اما امروز بر سر این نکته، نظر مشترک داریم که اکنون پنجرهای کوتاه برای وقوع امری بعید وجود دارد. ایران، که اغلب استاد سوءمحاسبه و رفتار نادرست ژئوپلیتیکی است، خود را در موقعیتی دشوار قرار داده و همین وضعیت، بهطور متناقضی، احتمال آغاز ابتکار صلح را افزایش میدهد.
ده سال پس از توافق هستهای، موازنه قدرت تغییرات اساسی کرده است. ائتلافی که چالشها و فرصتهای توافق ۲۰۱۵ را ایجاد کرد دیگر وجود ندارد. اروپا با تهران در ارتباط است؛ تحریمهای هستهای چندجانبهای که تهران را پای میز مذاکره آورد از میان رفتهاند و بر نخواهند گشت و روابط تهران با مسکو و پکن به واسطه موضوع اوکراین و جنگ تجاری تغییر شکل داده است. به طور خلاصه، این تحولات دو طرف (و نه هشت طرف) را به سمت یک توافق جدید میکشاند.
از همه مهمتر، با توجه به شکلگیری پویایی جدید منطقهای در ۱۸ ماه گذشته، ایران انگیزههای زیادی دارد تا نگاهش به منافع خود را تغییر دهد. پروژه امپراتوری ایران تکه تکه شده است. گروههای نیابتی اصلی ایران یعنی حماس و حزبالله از کار افتادهاند. دولت وابسته به ایران، بشار اسد در سوریه سرنگون شده و به دنبال حمله موشکی ضعیف به اسرائیل، آسمان ایران در برابر دولت یهود بیدفاع شده است. به عبارت دیگر، در زمانی که جمهوری اسلامی از همیشه بیشتر به بمب هستهای نزدیک است، دست پایینتر را در مذاکرات دارد. در حالی که برخی استدلال میکنند که اکنون زمان تمرکز بر یک توافق هستهای جدید است، ما باور داریم که امتیازات گستردهتر نیز قابل حصول هستند. توافق جدید میتواند و باید فراتر از مذاکرات قبلی برود.
آقای ترامپ میتواند به دنبال توافقی باشد که برای همیشه از برنامه مخرب هستهای ایران جلوگیری کند. اول، ایران باید از غنیسازی فراتر از کاربردهای غیرنظامی منع شود و مکانهای هستهای نیز نابود یا پلمپ شوند . همچنین تعیین سقف سختگیرانهای بر میزان مواد شکافتپذیر در اختیار ایران، همراه با یک رژیم بازرسی جامع برای تضمین پایبندی، ضرورتی اجتنابناپذیر است. این تعهدات باید پایدار و قابل راستیآزمایی باشند. تهران باید محدودیتهای سفت و سختی را بر برنامه موشکهای بالستیک خود بپذیرد و به حمایت از گروههای نیابتی خاتمه دهد.
اما باید مشوقهایی نیز وجود داشته باشد. اگر تهران ثابت کند که به مفاد این توافق جدید پایبند است، تمام تحریمهای هستهای، موشکی و منطقهای فلجکننده میتوانند رفع شوند و به رسمیت شناختهشدن و روابط کامل با ایالات متحده میتواند به این موارد افزوده شود. سنا باید این وضعیت بازبینیشده را از طریق یک معاهده الزامآور قانونی به تصویب برساند تا به این ترتیب، یکی از نگرانیهای اصلی ایران درباره امکان لغو هرگونه توافق اجرایی توسط دولتهای بعدی برطرف شود. به طور تاریخی، بسیاری از دموکراتها از راهحل صلحآمیز برای تهدید هستهای ایران حمایت کردهاند و آقای ترامپ نیز با توجه به روابط عمیق با سناتورهای جمهوریخواه میتواند اکثریت دوسوم لازم برای تصویب این قانون را شکل دهد.
وضعیت ژئوپلیتیکی، گزینه بهتری برای ایران ندارد. رهبر عالی ایران این فرصت را دارد که پیش از مواجه نظامی با آمریکا و اسرائیل از راهبرد نیابتی خود روی گرداند. آقای خامنهای چندین بار اعلام کرده است که به دلایل اخلاقی و مذهبی مخالف سلاح هستهای است. اگر واقعاً قصدی برای ساخت سلاح وجود ندارد، چرا در ازای اطمینانی که همراه با یک توافق میآید، از جنگی با عواقب فاجعهبار برای منطقه جلوگیری نشود؟
تهران با یک انتخاب روبروست. تمدنی که از روزگار باستان، نقش مهمی در شکلدادن به بازی شطرنج داشته، اکنون در لحظهای حیاتی قرار دارد. با وجود آنکه بسیاری از مهرههای کلیدی از صفحه خارج شدهاند، فرصتی به ایران داده شده تا با ایالات متحده به توافقی دست یابد که میتواند از جنگی با پیامدهای غیرقابل پیشبینی جلوگیری کند. اگر مذاکرات کنونی پیشرفت قابلتوجهی نداشته باشد، گزینههای نظامی مانند اکنون در دسترس خواهد بود. با در نظر گرفتن این مخاطرات، تمایل آقای ترامپ به پیگیری دیپلماسی اقدامی سنجیده است. برای ایران نیز استفاده از این فرصت عاقلانه خواهد بود.
منبع: وال استریت ژورنال
نویسندده: جان کری، توماس کاپلان
0 دیدگاه