شی جین پینگ دبیرکل حزب کمونیست چین، به ارتش این کشور دستور داد تا سال ۲۰۲۷ خود را برای حمله به تایوان آماده کند. علاوهبراین، توسعه فزاینده هستهای این کشور، بر نگرانی ایالاتمتحده در مورد درگیری با چین افزوده است. درگیری احتمالی با چین با جنگهای ایالاتمتحده در دوران جنگ سرد در مقابل قدرتهای منطقهای فاقد سلاح هستهای متفاوت خواهد بود.
بررسی انواع مختلف مقابله نظامی با چین نشان میدهد حملات دوربرد مشترک آمریکا، به خصوص بمبافکنهای نیروی هوایی میتواند کاربرد عملیاتی مؤثرتری داشته باشد، احتمال زندهماندن نیروها را افزایش داده و تنش را بدون آنکه به فاجعهای چون استفاده چین از سلاح هستهای منجر شوند، برای کسب اهداف نظامی و سیاسی مدیریت کند.
اگر ایالاتمتحده به نبرد و پیروزی در جنگ با چین متعهد است، باید خود را برای تشدید هستهای تنش آماده کند چرا که نمیتواند این خطر را به صفر برساند. علاوهبراین، ممکن است ایالاتمتحده آنطور که میخواهد در جنگ پیروز گردد(ممانعت از تهاجم چین به تایوان بدون جنگ طولانیمدت که از حمله به خاک هر دو کشور جلوگیری می کند)، اما همچنان قربانی حملۀ هستهای شود. هرچند آستانه هستهای چین نامشخص است، اما بعید است ثابت باقی بماند و هرگونه اقدام از سوی آمریکا میتواند بر این آستانه اثر مثبت یا منفی داشته باشد. با این وجود، گزینش اهداف بهعنوان موثرترین عامل در کنترل تنش همچنان در اختیار آمریکا است.
حمله مستقیم به چین یکی از آستانههای مهم تنش است. هرچند چشمپوشی از حمله به خاک چین نیز تضمین عدم تشدید هستهای تنش نیست، اما عبور از این آستانه حتما منجر به افزایش تنش خواهد شد. حملهی مشترک دوربرد آمریکا میتواند هم عاملی برای تشدید هستهای تنش و هم عاملی برای تبدیل شدن به هدف حمله هستهای باشد. بهکارگیری محتاطانه مجموعهای از این حملات، تقویت مقاومت آنها در برابر حملات هستهای و حفاظت از آنها در برابر حملات متعارف، میتواند احتمال تشدید تنش را کاهش دهد.
حمله دوربرد میتواند اثرات ثانویهای مانند افزایش ابهام در میدان نبرد یا ضربهزدن ناخواسته به سامانههای کلیدی فرماندهی و کنترل هستهای چین را نیز در پی داشته باشد که ممکن است در نهایت باعث تشدید تنشهای هستهای شود. حمله دوربرد همچنین میتواند بهطور غیرمستقیم منجر به ورود بازیگر ثالث نظیر روسیه یا کرهشمالی و ایجاد چرخهای از تنشهای منتهی به جنگ هستهای شود.
این حملات دوربرد برای مؤثربودن، باید تحت قواعد متنوع درگیری در پشتیبانی از مدیریت تنش انجام شود. لازم است توسعه و تقویت «قابلیت انکار» (denial capability) در اولویت قرار گیرد تا نیاز به حمله به خاک اصلی چین به حداقل رسیده و خطر تشدید تنشهای هستهای کاهش یابد. باید قبل و در طول جنگ ادراک چینیها از حمله دوربرد را مدیریت کرد و همچنین مانع تبدیل امکانات و تجهیزات حملات دوربرد به یک هدف جذاب برای حمله هستهای محدود چین شد. علاوهبراین لازم است در زمان صلح، از تمرین ماموریتهای متعارف که ممکن است منجر به نخستین استفاده چین از سلاح هستهای گردد نیز اجتناب شود.
نویسنده: دالیا آنه گلدفلد و دیگران
مرکز: مؤسسه رند
0 دیدگاه