با وجود اینکه ممکن است در مذاکرات کنونی میان ایران و آمریکا اختلافات جدی بر سر کلیات توافق شکل بگیرد؛ اما جزئیات فنی نیز می‌تواند مذاکرات را به شکست برساند. یکی از این موارد، قطعاً بحث غنی‌سازی خواهد بود.


با وجود اینکه ممکن است در مذاکرات کنونی میان ایران و آمریکا اختلافات جدی بر سر کلیات توافق شکل بگیرد؛ اما جزئیات فنی نیز می‌تواند مذاکرات را به شکست برساند. یکی از این موارد، قطعاً بحث غنی‌سازی خواهد بود. در حالی که صداهایی از واشنگتن مبنی بر توقف غنی‌سازی به گوش می‌رسد، حتی اگر آمریکا حق غنی‌سازی داخل خاک ایران را بپذیرد، باز هم نقاط اختلاف جدی میان طرفین وجود خواهد داشت.

وضعیت غنی‌سازی در برجام

دولت اوباما، با به رسمیت‌شناختن حق غنی‌سازی در خاک ایران مسیر مذاکرات میان ایران و آمریکا را هموار کرد. مطابق بند ۷ برجام، ایران باید تمام ذخایر اورانیوم غنی‌شده ۲۰٪ (۲۲۸ کیلوگرم) را به سوخت TRR (راکتور تحقیقاتی تهران) تبدیل می‌کرد؛ یعنی هیچ ذخیره خام بیست‌درصدی در ایران نباید باقی می‌ماند و سوخت اضافی مورد نیاز برای راکتور نیز از بازار بین‌المللی تأمین می‌شد. همچنین ایران ذخایر اورانیوم ۳.۶۷٪ خود را نباید از ۳۰۰ کیلوگرم فراتر می‌برد. ذخایر بیش از سقف تعیین‌شده یا در ازای دریافت کیک زرد (سطح اورانیوم طبیعی) فروخته می‌شدند یا به سطح اورانیوم طبیعی کاهش می‌یافتند.

در خصوص سانتریفیوژها، پیوست ۱ برجام ایران را ملزم می‌کرد تا سقف ۵۰۶۰ عدد سانتریفیوژ IR-1 را برای غنی‌سازی نگه دارد و سانتریفیوژهای IR-4 تا IR-8 تنها برای تحقیق و توسعه مورد استفاده قرار بگیرند (آزمایش‌ها بر روی تک‌ماشین سانتریفیوژ از هر نوع انجام می‌شد و مابقی تحت نظارت آژانس قرار می‌گرفت). بدین ترتیب، نسل‌های جدید سانتریفیوژ معدوم نمی‌شدند، بلکه تحت نظارت آژانس باقی می‌ماندند. با وجود اینکه محدودیت‌های مذکور فاصله ایران تا آستانه را افزایش دادند (تقریباً ۱۲ ماه طبق تخمین‌ها)؛ اما ایران همچنان فرصت داشت تا در صورت نقض عهد طرف مقابل بتواند برنامه هسته‌ای خود را ارتقا دهد. حال ممکن است در مذاکرات کنونی از ایران مطالبات بیشتری شود.

محدودیت‌های جدید و بازگشت‌پذیری

تجربه برجام و نزدیکی ایران به آستانه هسته‌ای (نزدیک به صفر) می‌تواند باعث شود طرف آمریکایی با وجود پذیرش غنی‌سازی ۳.۶۷ درصدی، بخواهد محدودیت‌هایی جدی را بر برنامه هسته‎ای اعمال کند. مطابق آخرین گزارش آژانس (GOV/2025/8) ایران اکنون ۲۷۴ کیلوگرم اورانیوم ۶۰٪، ۶۰۶ کیلوگرم اورانیوم ۲۰٪ و حدوداً ۳.۶ تن اورانیوم با غنای ۵٪ ذخیره دارد. اکنون ایران نه تنها ذخایر اورانیوم ۳.۶۷ را بسیار افزایش داده است، بلکه از ۳۵۰ سانتریفیوژ IR-6 برای تبدیل اورانیوم ۲۰٪ به ۶۰٪ استفاده می‎کند.

طرف آمریکایی با استفاده از تجربه برجام، ممکن است چندین کار را دنبال کند. نخست، به جای اینکه فعالیت سانتریفیوژهای نسل جدید صرفاً متوقف شده و تحت نظارت قرار گیرند، به طور کل معدوم یا از کشور خارج شوند. دوم، تمام ذخایر اورانیوم ۲۰ و ۶۰ درصدی از کشور خارج شده و مشابه برجام در بازار جهانی فروخته شوند (نه اینکه تحت نظارت قرار گیرند) یا مجدداً تبدیل به سوخت راکتور گردند. همچنین آمریکا می‌تواند بر ایران فشار بیاورد تا سقف تعیین‌شده در برجام برای سانتریفیوژهای IR-1 و ذخایر اورانیوم ۳.۶۷ درصدی کاهش یابند. علاوه بر این، آمریکا می‌تواند به جای نابودی تأسیسات هسته‌ای ایران، درخواست بازطراحی آن‌ها را بدهد (همچون آب سنگین اراک در برجام برای جلوگیری از بازفرآوری اورانیوم).

مسئله بعدی زمان‌بندی محدودیت‌ها بر غنی‌سازی است. محدویت‌های برجامی بر سطح غنی‌سازی، ذخایر، سانتریفیوژها و ممنوعیت بازفرآوری ده‌ساله بود. در توافق جدید آمریکا ممکن است درخواست کند این مدت‌زمان به میزان دوبرابر یا بیشتر افزایش یابد یا حتی نامحدود شوند (حذف دائمی سانتریفیوژهای پیشرفته و ممانعت از ساخت سانتریفیوژ نسل جدید). البته این احتمالات با این فرض است که آمریکا غنی‌سازی داخل خاک ایران را خواهد پذیرفت. ولی با توجه به محدودیت‌های احتمالی مذکور، فاصله ایران با آستانه به قدری افزایش می‌یابد که نگرانی آمریکا را کاهش می‌‌دهد.

به دلایلی ایران ممکن است با این مطالبات مخالفت کند و مذاکرات به بن‌بست می‌رسد. نخست، منطقه در بی‌ثباتی است و اسرائیل تمایل بالایی برای اقدام نظامی علیه ایران را دارد. بنابراین، این محدودیت‌ها بازگشت‌پذیری ایران را بسیار دشوار کرده و اهرم فشار ساخت سلاح در صورت حمله را از ایران می‌گیرد. دوم، سیاست داخلی آمریکا نیز بی‌ثبات است. ممکن است ترامپ پس از توافق نظر خود را عوض کند. نباید فراموش کرد که حزب حاکم اکنون حزب جمهوری‌خواه است و جمهوری‌خواهان تندرو می‌توانند پرونده ایران را در دست بگیرند.


اندیشکده تهران


0 دیدگاه

logo

ارسال دیدگاه